ای لعل آبدارت آتش از ابن یمین فریومدی غزل 196

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ای لعل آبدارت آتش فکنده در مل

1 ای لعل آبدارت آتش فکنده در مل بر باد داده حسنت چون خاک خرمن گل

2 هم خط مشکبارت اثبات دور کرده هم زلف تو دلایل آورده بر تسلسل

3 خطیست گرد لعلت یا طوطی شکر چین یا زاغ شد شناور بر روی چشمه مل

4 تا چند چشم مستت بندد بسحر خوابم تا کی خیال زلفت با من کند تطاول

5 بوسی ز لعل میگون گر میدهد بجانی سودای تست ایدل بشتاب بی تأمل

6 گوئی که روز روشن از تیره شب بر آمد باد صبا چو یکسو کرد از جبینت کاکل

7 هر چند کاکل تو دل بر دو قصد جان کرد نشگفت اگر عذارت پوشد زره ز سنبل

8 ابن یمین نگیرد آرام جز بکویت گلزار زیبد الحق آرامگاه بلبل

عکس نوشته
کامنت
comment