ای رخت در نقاب اسمایی از حزین لاهیجی مثنوی 2

1 ای رخت در نقاب اسمایی عین پنهان و محض پیدایی

2 ای ظهورت منزّه از تأویل وی بطونت مقدس از تعطیل

3 من و ما شبهه های تحصیل است موج آب روان تنزیل است

4 با کَرَم های بی نهایت تو قطره، بحری ست از عنایت تو

5 زده هر ذره، کوس خورشیدی هرکدام است جام جمشیدی

6 چشم لیلی کرشمه زار از توست دل دیوانه داغدار از توست

7 از بهارت حدوث برگ گلی ست هستی از ساغر تو قطره مُلی ست

8 داغ دل، غنچهٔ بهارانت اشک خونین، ز لاله کارانت

9 گل دیگر ز عشق و حُسن دمید سبزه خط و شکوفه موی سفید

10 چتر خورشید سایه پرور توست پرتو او غبار لشکر توست

11 می کند بر خطت نهاده سری کاروان وجود ره سپری

12 امر و نهی تو لوح تعلیم است سجده تعظیم و جبهه تسلیم است

13 فیض عامت رسا به خاره و گِل حرم خاص توست کعبهٔ دل

14 از خیالت که چشمهٔ جوش است دل خونین من قدح نوش است

15 غم عشق اتوا راح ریحانی خشک لب زین میم نگردانی