- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای رخت از روی حسن آیینه گیتی نما وی قدت چون طوبی از خوبی به صد نشو و نما
2 تا که جان بازد ز شوق روی خوبت جان من عاشقان خویش را ای ماه گاهی رو نما
3 چون رخت مقصود خلق است، کعبه عشاق هم هست از این هر عالمی عاشق تو را تنها نه ما
4 جان جانها چون سر زلف تو آمد لاجرم گر تو ننمایی رخت هردم رود صد جان ز ما
5 ساقیا بر یاد چشم مست یار دلربا خیز و در عین قدح ریز آن می راحت فزا
6 خیز و در بحر محیط می فکن کشتی جام تا چو ما گردی در این دریا به حکمت آشنا
7 حرمت می دار کز بیت الحرام آورده اند تا شوی از شرب او واقف ز اسرار قضا
8 تلخیاش را حق شمر چون گفتهاند «الحق مر» رنگ و بویش را مدان باطل که آن نبود روا
9 زاهدا! نوشیدن می از سر اخلاص و صدق بهتر از ورزیدن زهد است با شید و ریا
10 در هوای دلبران عمر نسیمی صرف شد وز همه در عمر خود هرگز نمیبیند وفا