جامی

جامی

جامی
جامی

خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود از جامی غزل 269

غزل 269 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود

1 خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود وز رگ جان گره غصه به دندان بگشود

2 هست گویی ز لطافت ذقنت وز خوبان کس درین عرصه چو تو گوی لطافت نربود

3 جیب جانم که شد از دست غمت چاک بدوز تاری اندر شکن زلف تو انگار نبود

4 همه کس کشته خود می درود بخت نگر که دلم مهر و وفا کشت و غم و درد درود

5 هستم از مردمک دیده خود غرقه به خون که چرا دوش در آغوش خیال تو غنود

6 رود نیلی ست روان سوی تو ای مصر جمال چشم گریان که شد از سنگ جفای تو کبود

7 بس که جامی پی پابوس تو هر سوی دوید پای او سود ولبی بر کف پای تو نسود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود

شاعر شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود چه کسی است ؟

شاعر شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود جامی می باشد.

شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود چیست ؟

قالب شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود غزل است

مضمون اصلی شعر خنده ای زد دهنت رسته دندان بنمود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی