آخر ای نامهربان فریادرس
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
1 آخر ای نامهربان فریادرس بیش از پیشم مران فریادرس
2 در کنارم آی بر خونم کمر چند بندی بر میان فریادرس
3 سوختم آبی بر آتش زن بیا یک‌دم آخر یک زمان فریادرس
4 چون رکابم چند داری پای مال بازکش یک‌دم عنان فریادرس
5 چند کوشم تا بپوشم راز دل آشکارا شد نهان فریادرس
6 تا نباید خواست از دستور داد از فراقم ده امان فریادرس
7 هرگزم فریاد اگر خواهی رسید آمد اکنون وقت آن فریادرس
8 گر نزاری را بدین زاری نیی پس که رایی در جهان فریادرس
دیدگاه‌ها **