- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک دل به دیاری که وفا صاحب تاج است بی سکهٔ داغت نبود، آنچه رواج است
2 شاهنشهیم باج ز افتاده نگیرد هر سرکه بلند است، مرا زیر خراج است
3 من کودک یونان کدهٔ صاف دلانم لوح سبقم ساده تر از صفحهٔ عاج است
4 بیماری عشق است، چه آید ز مسیحا؟ بی فایده جان می کنم و مرگ علاج است
5 هر لحظه فلک لعبتی از پرده برآرد این پیر خرف، بین چقدر طفل مزاج است
6 ای دولت از این عرصه که ماییم کران گیر از ما سر پا خورده، به هر جا سر و تاج است
7 گم شد ره بیرون شد، از آن زلف حزین را ای دل بفروز آتش آهی، شب داج است