یک دل به دیاری که وفا صاحب از حزین لاهیجی غزل 296

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

یک دل به دیاری که وفا صاحب تاج است

1 یک دل به دیاری که وفا صاحب تاج است بی سکهٔ داغت نبود، آنچه رواج است

2 شاهنشهیم باج ز افتاده نگیرد هر سرکه بلند است، مرا زیر خراج است

3 من کودک یونان کدهٔ صاف دلانم لوح سبقم ساده تر از صفحهٔ عاج است

4 بیماری عشق است، چه آید ز مسیحا؟ بی فایده جان می کنم و مرگ علاج است

5 هر لحظه فلک لعبتی از پرده برآرد این پیر خرف، بین چقدر طفل مزاج است

6 ای دولت از این عرصه که ماییم کران گیر از ما سر پا خورده، به هر جا سر و تاج است

7 گم شد ره بیرون شد، از آن زلف حزین را ای دل بفروز آتش آهی، شب داج است

عکس نوشته
کامنت
comment