1 ای دل ای دل غم جهان چند خوری و اندوه به لب آمده جان چند خوری
2 در گوشهٔ گلخنی که پرخوک و سگند این لقمه که آتش به از آن چند خوری
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چون مرا مجروح کردی گر کنی مرهم رواست چون بمردم ز اشتیاقت مرده را ماتم رواست
2 من کیم یک شبنم از دریای بیپایان تو گر رسد بویی از آن دریا به یک شبنم رواست
1 تا چند ز زاهد ریائی آخر دُردی درکش که مردِ مائی آخر
2 ما را جگر از زهد ریائی خون شد ای رندِقلندری کجائی آخر
1 محلم نیست که خورشید جمالت بینم بو که باری اثر عکس خیالت بینم
2 کاشکی خاک رهت سرمهٔ چشمم بودی که ندانم که دمی گرد وصالت بینم
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **