- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گروهی جوانان نوخاسته در کینه کهنهای میزنند
2 چو یأجوج در سد اسکندری به دستان بسد رخنهای میزنند
3 بر انشا چون من مسیحا دمی ز کون خری طعنهای میزنند
4 همانه نیند آگه از بس غرور که پا بر سر دشنهای میزنند