- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک اشارت ز تو بر قتل جهان بسیار است در کمینی که تویی تیر و کمان بیکار است
2 من و اوصاف تو تا شغل قلم تحریر است من و تحسین تو تا کار زبان گفتار است
3 بر سیمین تو را از زر خالص ننگ است رخ رخشان تو را از مه تابان عار است
4 عاشق روی تو از سر چمن دلتنگ است ساکن کوی تو از باغ جنان بیزار است
5 کافر عشقم اگر از پی تسبیح روم تا به دستم ز سر زلف بتان زنار است
6 سر ما و قدم مغبچهٔ باده فروش تا ز مینای می و دیر مغان آثار است
7 روشنت گردد اگر خال و خطش را بینی که چرا روز فراق و شب هجران تار است
8 قیمت خاطر مجموع فروغی داند که از آن زلف پراکنده پریشان کار است