چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم از سعیدا غزل 319

چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم بود

1 چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم بود تا به کی در فکر و ذکر [آن و این] خواهیم بود؟

2 گل نخواهد کرد آخر غنچهٔ امید، چند همچو داغ دست ما در آستین خواهیم بود؟

3 گرچه خواهم از نظرها رفت اما چون خیال در دل و در سینه ها فکر متین خواهیم بود

4 یک شبی آخر در این عالم، قران خواهیم کرد هر چه باداباد با ماهی قرین خواهیم بود

5 دوست گر در خاطر خود جا دهد مهریم مهر در دل دشمن چو بنشینیم کین خواهیم بود

6 زور [بازویی] بخواه و دست همت کن دراز ای سعیدا چند ما در [ماء] و طین خواهیم بود

عکس نوشته
کامنت
comment