1 از سبزه چو گل خورد گکی چند نمود بلبل بهزار صوت و الحانش ستود
2 زان پس که بباد رفت و برگیش نبود کس نام گل از زبان بلبل نشنود
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد