جامی

جامی

جامی
جامی

چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای از جامی غزل 454

غزل 454 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای

1 چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای روزی از راه ترحم بر من بیدل درآی

2 گرچه برجا مانده ام در کنج هجر از ضعف تن چون رسد آواز پایت برجهم بیخود ز جای

3 تا تو نگشادی در غمخانه ام نگشاد بخت یک در راحت به روی من درین محنت سرای

4 هیچ مأوا را نباشد بی قدومت رونقی وای مأوایی که از وی پای گیری باز وای

5 دولتی باشد که آیی از درم بگشادی روی رغم حاسد را به رویم این در دولت گشای

6 لطفی از سر تا به پا گاهی به تشریف قدوم با غریبان دیار خویش لطفی می نمای

7 تا قدم در کلبه جامی نهادی روز و شب چشم خود را زآستان خویش باشد سرمه سای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای

شاعر شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای چه کسی است ؟

شاعر شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای جامی می باشد.

شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای چیست ؟

قالب شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای غزل است

مضمون اصلی شعر چند باشم چشم بر در، گوش بر آواز پای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.