-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوانی کشیده عشق سزاوار آفرین بسم الله ای حریف گدا خوی ده نشین
2 از فیض خاص و عام عجب خرمنی نهاد کاعیان کاینات ازانند خوشه چین
3 اورا سزد سپاس که هستند جاودان هم اولین غریق نوالش هم آخرین
4 پیرایه توان همه اوست روز کسب سرمایه جزای همه اوست یوم دین
5 هم فیض اوست در همه آفاق مستفیض هم نور اوست در همه ذرات مستبین
6 تعبیر ازو به صیغه غایب چرا کنم زینسان که شد مشاهد او دیده یقین
7 ای آنکه جز وجود تو مشهود مرد نیست آنجا که هست دیده توحید تیزبین
8 در عشق تو فنا شدن «ایاک نعبد» است بعد از فنا بقا به تو «ایاک نستعین »
9 چون هادی صراط تویی «اهدنا الصراط » یعنی به سوی خود بنما راه راستین
10 فرق فقط نتیجه قهری بود عظیم جمع فحسب حکم ضلالی بود مبین
11 ما را به جمع تفرقه و جمع ره نمای محجوب ازین به آن نه و محروم ازان به این
12 آمین بگوی جامی و فانی شو اندر آن گر خواهی این دعا به اجابت شود قرین