حدیثی مشکل و سری ست مغلق از جامی غزل 527

حدیثی مشکل و سری ست مغلق

1 حدیثی مشکل و سری ست مغلق که در کون و مکان کس نیست جز حق

2 حقیقت واحد است و وحدت او بود مرد محقق را محقق

3 ولیکن ز اختلاف اعتبارات گهی باشد مقید گاه مطلق

4 مجرد یابیش ز اطلاق و تقیید اگر جلباب هستی را کنی شق

5 چو بندی از تصاریف شیون چشم تو را مصدر نماید عین مشتق

6 کند هر دم بیان این نکته را عشق ولی عقلش نمی دارد مصدق

7 نبخشد جان جامی را خلاصی ز قید عقل جز جام مروق

عکس نوشته
کامنت
comment