روحی فداک ای صنم ابطحی لقب از جامی غزل 78

روحی فداک ای صنم ابطحی لقب

1 روحی فداک ای صنم ابطحی لقب آشوب ترک و شور عجم فتنه عرب

2 کس نیست در جهان که ز حسنت عجب نماند ای در کمال حسن عجب تر ز هر عجب

3 هر کس نیافت جرعه ای از جام وصل تو زین بزمگاه تشنه جگر رفت و خشک لب

4 تا زلف تو شب است و رخت آفتاب چاشت «واللیل والضحی » است مرا ورد روز و شب

5 کامی ز لب ببخش که عشاق خسته را صد خارخار در جگر افتاد ازان رطب

6 رفتن به سر طریق ادب نیست در رهت ما عاشقیم و مست نیاید ز ما ادب

7 دل باد منزل غم و سر خاک مقدمت کین موجب شرف بود آن مایه طرب

8 مطلوب جامی از طلبم گفته ای که چیست مطلوب او همین که دهد جان درین طلب

عکس نوشته
کامنت
comment