بیان روشنی چون شمع دارم از حزین لاهیجی غزل 481

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بیان روشنی چون شمع دارم خصم جان خود

1 بیان روشنی چون شمع دارم خصم جان خود من آتش نفس در زیر تیغم از زبان خود

2 شراب غم ندارد جلوه ای در تنگنای دل خمارآلودم از کم ظرفی رطل گران خود

3 جنون تر دماغم ناز گلشن بر نمی تابد بهاری در نظر دارم، ز چشم خون فشان خود

4 تپیدنهای دل در راه شوقم مضطرب دارد بیابان مرگم، از بانگ درای کاروان خود

5 خیال دام می کردم شکنج زلف سنبل را خیال دام می کردم شکنج زلف سنبل را

6 مروت نیست کز زخم دلم پهلو کند خالی چِه منّتها که از تیغ تو ننهادم به جان خود

7 چو شمع از ناب غیرت می گدازم مغزجان خود همای من قناعت می کند با استخوان خود

8 حزین اسلام و کفر افتاد مدهوش از نوای دل بنازم نالهٔ ناقوسیِ لبّیک خوان خود

عکس نوشته
کامنت
comment