1 کاروانی دگر از مصر هوس می آید مژده ی یوسفی از بانگ جرس می آید
2 طالع شهرت پروانه بلا شد در عشق ورنه بی تابی او از همه کس می آید
3 چون صبا بوی سر زلف تو آرد گستاخ سرزده تا به دلم همچو نفس می آید
4 کرده محرومی باغم به اسیری خشنود زان که بوی چمن از چوب قفس می آید
5 ناامیدی روش اهل طلب نیست سلیم از هما آنچه نیاید، از مگس می آید