بلب آرام گیر ای جان غمگین از عرفی شیرازی مثنوی 86

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

بلب آرام گیر ای جان غمگین یکدمی دیگر

1 بلب آرام گیر ای جان غمگین یکدمی دیگر که شاید در حریم سینه بفرستد غمی دیگر

2 چو گردم تنگ دل شرح غمت را با غمت گویم که در شرع محبت کفر باشد محرمی دیگر

3 هم از غم تنگدل گشتم هم از شادی کرا خوانم که بنماید دلمرا ره بسوی عالمی دیگر

4 گهی گردد عرقناک از حیا گاهی ز می هر دو گلستان جمالش تازه دارد دشبنمی دیگر

5 شهید غمزه او نیستم حسرت بتیغم زد بهل ای همدم این شیون بپا کن ماتمی دیگر

6 قدم چون رنجه فرمودی ببالینم مرو در دم بغایت مشرفم برمرگ بنشین یکدمی دیگر

7 مشو ایمن گرت بر مسندجم دهر بنشاند که هر دو زود گردد مسند آرای غمی دیگر

8 کفن شویم بخون دیده نی در چشمه زمزم پرستار صنم را هست عرفی زمزمی دیگر

عکس نوشته
کامنت
comment