- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بلب آرام گیر ای جان غمگین یکدمی دیگر که شاید در حریم سینه بفرستد غمی دیگر
2 چو گردم تنگ دل شرح غمت را با غمت گویم که در شرع محبت کفر باشد محرمی دیگر
3 هم از غم تنگدل گشتم هم از شادی کرا خوانم که بنماید دلمرا ره بسوی عالمی دیگر
4 گهی گردد عرقناک از حیا گاهی ز می هر دو گلستان جمالش تازه دارد دشبنمی دیگر
5 شهید غمزه او نیستم حسرت بتیغم زد بهل ای همدم این شیون بپا کن ماتمی دیگر
6 قدم چون رنجه فرمودی ببالینم مرو در دم بغایت مشرفم برمرگ بنشین یکدمی دیگر
7 مشو ایمن گرت بر مسندجم دهر بنشاند که هر دو زود گردد مسند آرای غمی دیگر
8 کفن شویم بخون دیده نی در چشمه زمزم پرستار صنم را هست عرفی زمزمی دیگر