لخت لخت از یاد رویت شد از جویای تبریزی غزل 883

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ام

1 لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ام عاقبت از شوخی عکست شکست آیینه ام

2 پنجهٔ عشقت درونم را ز بس کاویده است پردهٔ فانوس شمع دل شد آخر سینه ام

3 خصم سرکش را شکست از سینه صافی می دهم سنگ خارا را نماید توتیا آیینه ام

4 کی بود در خصمی ما اختیاری چرخ را در دلش همچون شرر در سنگ باشد کینه ام

عکس نوشته
کامنت
comment