- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ام عاقبت از شوخی عکست شکست آیینه ام
2 پنجهٔ عشقت درونم را ز بس کاویده است پردهٔ فانوس شمع دل شد آخر سینه ام
3 خصم سرکش را شکست از سینه صافی می دهم سنگ خارا را نماید توتیا آیینه ام
4 کی بود در خصمی ما اختیاری چرخ را در دلش همچون شرر در سنگ باشد کینه ام