عشقبازی چه بلا فکر خطایی از هلالی جغتایی غزل 60

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

عشقبازی چه بلا فکر خطایی بودست!

1 عشقبازی چه بلا فکر خطایی بودست! عشق خود عشق نبودست، بلایی بودست

2 کاش بینند بی خبران حسن ترا تا بدانند که ما را چه خدایی بودست

3 در دیاری که گل روی ترا پروردند خوش بهاری و فرح بخش هوایی بودست!

4 عهد کردی که وفا پیشه کنی، جهد بکن تا بدانم که درین عهد وفایی بودست

5 باغ فردوس زمینست که آنجا روزی سرو گل پیرهنی، تنگ قبایی بودست

6 بعد مردن بسر تربت من بنویسید کین عجب سوخته بی سرو پایی بودست!

7 چاره درد هلالیست بلای غم عشق عشق را درد مگویی، که بلایی بودست

عکس نوشته
کامنت
comment