-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بایدم گشود دری را
2 وقت است و صبر بیشترم نیست
3 خواهم رها کنم قفسم را
4 بدبخت من که بال و پرم نیست
5 دل زانچه هست و نیست بریدم
6 تنها غم گریختنم هست
7 خواهم سفر کنم به دیاری
8 کانجا امید زیستنم هست
9 تنها و بی پناه و سبکبار
10 سرگشته در سیاهی شب ها
11 گاهی به دل امید تکاپوی
12 گاهی سرود تازه بلبل ها :
13 گویم منم رها شده از عشق
14 گویم منم جدا شده از یار
15 خواهم که از تو هم بگریزم
16 ای شعر ، ای امید دل آزار
17 بر چنگ من نمانده سرودی
18 کز مرگ و غم نشانه ندارد
19 چنگم شکسته به که همه عمر
20 یک بانگ شادمانه ندارد
21 زین پس به چنگی ار فکنم دست
22 جز نغمه ی نشاط نسازم
23 بیهوده نقد زندگیم را
24 در پیشگاه مرگ نبازم
25 دیگر بس است این همه ماندن
26 بر لب ترانه ی سفرم هست
27 خواهم رها کنم قفسم را
28 خوشبخت من که بال و پرم هست !
29 (اشعار نادر نادرپور)
30 تو آن پرنده ی رنگین آسمان بودی
31 که از دیار غریب آمدی به لانه ی من
32 چو موج باد که در پرده ی حریر افتد
33 طنین بال تو پیچید در ترانه ی من
34 پرت ز نور گریزان صبح ،گلگون بود
35 تنت حرارت خورشید و بوی باران داشت
36 نسیم بال تو عطر گل ارمغانم کرد
37 که ره چو باد به گنجینه ی بهاران داشت
38 چو از تو مژده ی دیدار آفتاب شنید
39 دلم تپید و به خود وعده ی رهایی داد
40 چراغی از پس نیزار آسمان تابید
41 که آشیان مرا رنگ روشنایی داد
42 ترا شناختم ای مرغ بیشه های غریب
43 ولی چه سود ، که چون پرتوی گذر کردی
44 چه شد که دیر درین اشیان نپاییدی
45 چه شد که زود ازین آسمان سفر کردی
46 به گاه رفتنت ، ای میهمان بی غم من
47 خموش ماندم و منقار زیر پر بودم
48 چو تاج کاج ، طلایی شد از طلایه ی صبح
49 پناه سوی درختان دورتر بردم
50 غم گریز تو نازم ، که همچو شعله ی پاک
51 مرا در آتش سوزنده ، زیستن آموخت
52 ملال دوریت ای پر کشیده از دل من
53 به من طریقه ی تنها گریستن آموخت