-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پر گشودیم و به دیوار قفس ها خوردیم
2 وه که در حسرت یک بال پریدن مردیم
3 فدیه واری است به زیر قدم گل، باری
4 نیمه جانی که ز چنگال خزان در بردیم
5 مشت حسرت به نوازش نرسیده خشکید
6 ناتمامیم که در غنچه ی خود پژمردیم
7 سهم خاکیم لبی از نم مان تر نشده
8 خود گرفتم می صافیم و گرفتم دُردیم
9 تا چه آریم به کف وقت درو؟ ما که به خاک
10 جز تنی خسته و قلبی نگران نسپردیم
11 خم نکردیم سر سرو به فرمان ستم
12 گر چه با تیشه ی توفان ز کمر تا خوردیم
13 زهرخندی که نچید از لب مان دوزخ نیز
14 آه از این میوه ی تلخی که به بار آوردیم
15 ( اشعار حسین منزوی )
16 در انتظار تو تا كي سحر شماره كنم؟
17 ورق ورق شب تقويم كهنه پاره كنم؟
18 نشانه هاي تو بر چوب خط هفته زنم
19 كه جمعه بگذرد و شنبه را شماره كنم
20 براي خواستن خير مطلقي كه تويي
21 به هر كتاب ز هر باب استخاره كنم
22 شب و خيال و سراغ تو،باز مي آيم
23 كه بهت خانه ي در بسته را نظاره كنم
24 تو كي ز راه ميايي كه شهر شبزده را
25 به روشنايي چشمم چراغواره كنم؟
26 ز ياس هاي تو مشتي بپاشم از سر شوق
27 به روي آب و قدح را پر از ستاره كنم
28 هزار بوسه ي از انتظار لك زده را
29 نثار آن لب خوشخند خوشقواره كنم
30 هنوز هم غزلم شوكراني است الا
31 كه از لب تو شكرخندي استعاره كنم
32 حسین منزوی