هان ، ای شب از نادر نادرپور اشعار پراکنده 15

1 هان ، ای شب وسیع تر از ابر

2 در زیر آسمان تو ، یک شاخه ی ستبر

3 چون گردن بریده ی آهو

4 اوراد واپسین را می خواند

5 خون سپید باران

6 زیر گردن بریده روان است

7 آه ای نسیم معجزه ی صبح

8 در این شب شگرف ، رها شو

9 ای دست کهربایی خورشید

10 دروازه های گمشده را بر شب

11 درهای ناشناخته را بر من

12 بگشای در هراس جهان بگشای

13 بگشای ، در هراس جهان بگشای

14 (اشعار نادر نادرپور)

15 تاج خروس های سحر را بریده اند

16 در خاک کرده اند

17 از خاک ، رسته خرمن انبوه لاله ها

18 ای باد ، گوش کن

19 این لاله های خونین فریاد می کشند

20 بیداری ای سحر ؟

21 آیا هوای دیدن ما داری ای سحر ؟

22 مرغ سیاه بر سر تخم سپید خفت

23 با نطفه ای که در دل او می تپید گفت

24 زهدان آهکین من ای تخم چشم من

25 زندان تیره نیست

26 سرشار از فروغ زلال سپیده

27 است

28 پوشیده تر ز مردمک چشم خفتگان

29 خورشید در سپیده ی آن آرمیده است

30 شب ، غرق در فروغ زلال سپیده شد

31 بانگ خروس ، تا افق صبحگاه رفت

32 زان پیشتر مه زرده ی خورشید بردمد

33 دستی در آشیانه ی تاریک دیده شد

34 تخم سپید از بر مرغ سیاه رفت

35 (اشعار نادر نادرپور)