مگر نمي‌گويند از عباس معروفی اشعار پراکنده 9

عباس معروفی

آثار عباس معروفی

عباس معروفی

مگر نمي‌گويند که هر آدمي

1 مگر نمي‌گويند که هر آدمي

2 يک بار عاشق مي‌شود ؟

3 پس چرا هر صبح که چشم‌هات را باز مي‌کني

4 دل مي‌بازم باز ؟

5 چرا هربار که از کنارم مي‌گذري

6 نفست مي‌کشم باز ؟

7 چرا هربار که مي‌خندي

8 در آغوشت در به در مي‌شوم باز ؟

9 چرا هر بار که تنت را کشف مي‌کنم

10 تکه‌هاي لباسم بال درمي‌آورند باز ؟

11 گل قشنگم

12 براي ستايش تو

13 بهشت جاي حقيري ست

14 با همين دست‌هاي بي‌قرار

15 به خدا مي‌رسانمت

16 عباس معروفي

17 نفسم به تو بند است

18 بند دلم پاره می‌شود که نباشی

19 انگشت‌هات را پنجره کن

20 و مرا صدا بزن

21 از پشت آنهمه چشم…

22 ((عباس معروفی))

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر