-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مهربانی ات را با گل ها در میان بگذار
2 با سنگ ها
3 با رودی که می رود
4 با خنده کودکان عراقی
5 مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار
6 صدای تو چشمه ای خواهد شد
7 و انسان را با انسان
8 آشتی خواهد داد.
9 “غلامرضا بروسان”
10 چطور باور کنم
11 که تنها یک گلوله تو را از من گرفت
12 تازه رودخانه می خواست شال کمرت باشد
13 و باران طوری می آمد
14 که درست روی دست راست تو بود
15 بهار می آمد تا از دست راست تو
16 نشانی روستا ها را بگیرد.
17 تو کشته شدی
18 و ناچار بودی از رویایت دست بکشی
19 خبر مرگت را چون شاخه ی پر شکوفه ی گیلاس
20 آوردند گذاشتند وسط حیاط.
21 “زنده یاد غلامرضا بروسان”
22 از کتاب: در آب ها دری باز شد
23 چشم های تو درشت بودند با مژه های زیبا
24 و صورت گرد تو
25 مثل کاسه ی ماه بود
26 و پاهایت که می آمدند تا مرا در گوشه ای پیدا کنند
27 مرا چون واشری، چون لبه ی ریش ریش فرش
28 یا «پلنگی از کار افتاده»
29 چشم های تو مهربان بودند
30 دهانت مهربان بود
31 و گنجشک ها واقعا می آمدند
32 از گوشه ی لبت آب می خوردند.
33 (اشعار غلامرضا بروسان)
34 تو واقعی بودی
35 نه مثل دستگیره
36 نه مثل در
37 تو واقعی بودی
38 مثل اندوه در مزرعه گندم
39 به تو فکر کردم
40 آنقدر فکر کردم
41 که سرم را کشتم
42 کبک ها ناپدید شدند
43 و پرستویی در سکوت فرو رفت تا کمر
44 آب ها کم عمقند
45 و زندگی بیشتر از زندگی زیبا نیست.
46 “غلامرضا بروسان”
47 با یک دست تو را لمس می کنم.
48 و با دست دیگرم
49 به تو می اندیشم.
50 عزیزم!
51 در پی تو
52 دستم آنقدر بزرگ می شود
53 که از مرز می گذرد…
54 (اشعار غلامرضا بروسان)از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است
55 اگر لازم باشد زنانه فکر می کنم
56 و چون سوزنی در خیالت فرو می روم
57 به دکمه های لباست دست می کشم
58 و زندگی را بیدار می کنم.
59 میبوسمت؛آنقدر که
60 دهانم را با دهان تو
61 اشتباه بگیرند.
62 (اشعار غلامرضا بروسان)
63 از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است / انتشارات فرهنگ تارا
64 ﺑﮕﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟
65 ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ
66 ﺑﻪ ﺩُﻡِ ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮐﯽ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ
67 ﻭ ﻏﻢ ﭼﻮﻥ ﺳﻨﮕﯽ
68 ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺷﯿﺐِ ﯾﮏ ﺩﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ!…
69 (اشعار غلامرضا بروسان)