زن جوان غزلي با از حسین منزوی اشعار پراکنده 5

حسین منزوی

آثار حسین منزوی

حسین منزوی

زن جوان غزلي با رديف “آمد” بود

1 زن جوان غزلي با رديف “آمد” بود

2 كه بر صحيفه‌ی تقدير من مسوّد بود

3 زني كه مثل غزل‌هاي عاشقانه‌ی من

4 به حسن مطلع و حسن طلب زبانزد بود

5 مرا ز قيد زمان و مكان رها مي‌كرد

6 اگر چه خود به زمان و مكان مقيد بود

7 به جلوه و جذبه در ضيافت غزلم

8 ميان آمده و رفتگان سرآمد بود

9 زني كه آمدنش مثل “آ”ي آمدنش

10 رهايي نفس از حبس هاي ممتد بود

11 به جمله دل من مسنداليه “آن‌زن”

12 و “است” رابطه و “باشكوه” مسند بود

13 زن جوان نه همين فرصت جواني من

14 كه از جواني من رخصت مجدد بود

15 ميان جامه‌ی عرياني از تكلف خود

16 خلوص منتزع و خلسه‌ی مجرد بود

17 دو چشم داشت دو “سبز – آبي” بلاتكليف

18 كه بر دو راهي “دريا – چمن” مردد بود

19 به خنده گفت: ولي هيچ خوب، مطلق نيست!

20 زني كه آمدنش خوب و رفتنش بد بود

21 حسین منزوی

22 نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را

23 تا خون بدل به باده شود در رگان من

24 گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است

25 کاین شهر از تو می شنود داستان من

26 خاکستری است شهر من آری و من در آن

27 آن مجمری که آتش زرتشت از آن من

28 زین پیش اگر که نصف جهان بود بعد از این

29 با تو شود تمام جهان اصفهان من

30 ( اشعار حسین منزوی )

31 منگر چنين به چشمم، ای چشم آهوانه

32 ترســــم قـــرار و صبـــرم برخيزد از ميانه

33 ترسم به نام بوسه غارت كنم لبت را

34 با عذر بی قراری – ايــــن بهترين بهانه-

35 ترسم بسوزد آخـــــر، همراه من تو را نيز

36 اين آتشی كه از شوق در من كشد زبانه

37 چون شب شود از اين دست، انديشه‌ای مدام است

38 در بـــــركشيدنت مست، ای خــــواهش شبـــانـــه

39 اي رجعت جوانی، در نيمه راه عمرم

40 برشاخه ی خزانم نا گـــــه زده جوانه

41 ای بخت ناخوش من، شبرنگ سركش من

42 رام نوازش تــــو، بــــی تيـــــــــغ و تازيانه

43 ای مرده در وجودم ، با تـو هراس توفان

44 ای معنی رهايی! ای ساحل! ای كرانه

45 جانم پراز سرودی است، كز چنگ تو تراود

46 ای شـــــور ای ترنــــم،ای شـعر ای ترانه

47 حسین منزوی

48 مژگان به هم بزن كه بپاشی جهان من

49 كوبی زمین من به سر آسمان من

50 درمان نخواستم ز تو من درد خواستم

51 یك درد ماندگار! بلایت به جان من

52 می سوزم از تبی كه دماسنج عشق را

53 از هرم خود گداخته زیر زبان من

54 تشخیص درد من به دل خود حواله كن

55 آه ای طبیب درد فروش ِجوان ِمن

56 نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را

57 تا خون بدل به باده شود در رگان من

58 گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است

59 كاین شهر از تو می شنود داستان من

60 خاكستری است شهر من آری و من در آن

61 آن مجمری كه آتش زرتشت از آن من

62 زین پیش اگر كه نصف جهان بود بعد از این

63 با تو شود تمام جهان اصفهان من

64 حسین منزوی

65 با آن دهان که رازی ست،نه بسته ، نه گشاده

66 حرفی نگفته داری؟ یا بوسه ای نداده؟

67 حرفی که می توان داشت ، اما نمی توان گفت

68 چون حرف کودکانی تازه زبان گشاده

69 یا بوسه ای معطل بین دو حس کج تاب

70 بین لب و تزلزل ، بین دل و اراده

71 گر شرم راه بسته است ، بر حرف و بوسه ، با هم

72 بگذار تا بگردند ، یک دور شرم و باده

73 وان گاه باش لَختی تا هردو را ببینی

74 مستی سواره در پیش، شرم از پِی اش پیاده

75 شرم ار نمی گذارد حرف نگفته ات را

76 بگذار من بگویم ، لب بر لبت نهاده

77 باد این دریدگی را از شرم غنچه آموخت

78 چندان که کرد شرمت شوق مرا زیاده

79 رازیست با تو و عشق ، مثل زمین و خورشید

80 عشق از تو زاده آری ، اما تو را که زاده ؟

81 حسین منزوی

82 حكمم از زمین رها شدن نبود

83 سرنوشت من خدا شدن نبود

84 از هزار چوب خیزران یكی

85 در قواره ی عصا شدن نبود

86 گیرم استخوان به نیش هم كشید

87 سگ به جوهر هما شدن نبود

88 از چهل در طلسم قصه ام

89 هیچ یك برای واشدن نبود

90 تو در آینه شما شدی ولی

91 با منت توان ما شدن نبود

92 آری آشنا شدن هم از نخست

93 جز به خاطر جدا شدن نبود

94 حسین منزوی

95 گزیدم از میان مرگ ها این گونه مردن را

96 تورا چون جان فشردن در بر آن گه جان سپردن را

97 خوشا از عشق مردن ای که طعم تو

98 حلاوت می دهد حتی شرنگ تلخ مردن را

99 چه جای شکوه زاندوه تو،وقتی دوست تر دارم

100 من از هر شادی دیگر غم عشق تو خوردن را

101 تو آن تصویر جاویدی که حتی مرگ جادویی

102 نداند نقشت از لوح ضمیر من ستردن را

103 کنایت بر فراز دار زد جانبازی منصور

104 که اوج این است این،در عشق بازی پا فشردن را

105 مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده

106 که دیگر برنمی تابد دلم نوبت شمردن را

107 کجایی ای نسیم نابهنگام ای جوانمرگی

108 که ناخوش دارم از باد زمستانی فسردن را

109 ( اشعار حسین منزوی )

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر