غلامرضا بروسان

غلامرضا بروسان

غلامرضا بروسان
غلامرضا بروسان

حرف که می از غلامرضا بروسان اشعار پراکنده 31

اشعار پراکنده 31 ام از 31 اشعار پراکنده

حرف که می زنی انگار

1 حرف که می زنی انگار

2 سوسنی در صدایت راه می رود

3 حرف بزن

4 می خواهم صدایت را بشنوم

5 تو باغبان صدایت بودی

6 و خنده ات دسته ی کبوتران سفیدی

7 که به یکباره پرواز می کنند

8 تو را دوست دارم چون صدای اذان در سپیده دم

9 چون راهی که به خواب منتهی می شود

10 تو را دوست دارم چون آخرین بسته سیگاری در تبعید

11 تو نیستی

12 و هنوز مورچه ها شیار گندم را دوست دارند

13 و چراغ هواپیما در شب دیده می شود

14 عزیزم!

15 هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می گیرد

16 از ریل خارج نمی شود

17 و من گوزنی که می خواست

18 با شاخ هایش قطاری را نگه دارد.

19 (اشعار غلامرضا بروسان)

20 از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر حرف که می زنی انگار

شاعر شعر حرف که می زنی انگار چه کسی است ؟

شاعر شعر حرف که می زنی انگار غلامرضا بروسان می باشد.

شعر حرف که می زنی انگار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر حرف که می زنی انگار چیست ؟

قالب شعر حرف که می زنی انگار اشعار پراکنده است

مضمون اصلی شعر حرف که می زنی انگار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر