تو واقعی از غلامرضا بروسان اشعار پراکنده 7

1 تو واقعی بودی

2 نه مثل دستگیره

3 نه مثل در

4 تو واقعی بودی

5 مثل اندوه در مزرعه گندم

6 به تو فکر کردم

7 آنقدر فکر کردم

8 که سرم را کشتم

9 کبک ها ناپدید شدند

10 و پرستویی در سکوت فرو رفت تا کمر

11 آب ها کم عمقند

12 و زندگی بیشتر از زندگی زیبا نیست.

13 “غلامرضا بروسان”

14 با یک دست تو را لمس می کنم.

15 و با دست دیگرم

16 به تو می اندیشم.

17 عزیزم!

18 در پی تو

19 دستم آنقدر بزرگ می شود

20 که از مرز می گذرد…

21 (اشعار غلامرضا بروسان)از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

22 اگر لازم باشد زنانه فکر می کنم

23 و چون سوزنی در خیالت فرو می روم

24 به دکمه های لباست دست می کشم

25 و زندگی را بیدار می کنم.

26 می‌بوسمت؛آنقدر که

27 دهانم را با دهان تو

28 اشتباه بگیرند.

29 (اشعار غلامرضا بروسان)

30 از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است / انتشارات فرهنگ تارا

31 ﺑﮕﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟

32 ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ

33 ﺑﻪ ﺩُﻡِ ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮐﯽ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ

34 ﻭ ﻏﻢ ﭼﻮﻥ ﺳﻨﮕﯽ

35 ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺷﯿﺐِ ﯾﮏ ﺩﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ!…

36 (اشعار غلامرضا بروسان)