-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را در کوهستان به خاطر می آورم
2 به هنگام در به دریِ باد
3 وقتی پلی را از جا می کند
4 در اتاقی کوچک، به اندازه ی کف دست
5 و پرچمی که پاییز را دشوار کرده است.
6 تو را به هنگام باریدن باران
7 -حلزونی که بیهوده برگی را مرطوب می کند-
8 تو را در مه
9 وقتی که به رود نزدیک می شود
10 چون پیغامی خونین به خاطر می آورم
11 و سنگها
12 سعی می کنند خونت را پنهان کنند .
13 (اشعار غلامرضا بروسان)