چو نقش از نوعی خبوشانی مثنوی سوز و گداز 13
1. چو نقش حال او شهزاده بر خواند
گلاب از گلبن مژگان بر افشاند
1. چو نقش حال او شهزاده بر خواند
گلاب از گلبن مژگان بر افشاند
1. طلب کرد آن بت کافر لقب را
به کوثر بار داد آن تشنه لب را
1. به ماهی طعنه زد روزی سمندر
که تو ممنون ز آبی من ز آذر
1. چو بر مغز پدر این ماجرا ریخت
تو گفتی ابر رحمت بر گیاریخت
نوعی خبوشانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 11 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای نوعی خبوشانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: محمدرضا خبوشانی معروف به نَوعی خَبوشانی (زاده در خبوشان که نام قدیم قوچان است، درگذشته به سال ۱۰۱۹ هجری قمری در برهانپور هند) شاعر ایرانی و سرایندهٔ مثنوی «سوز و گداز» است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار نوعی خبوشانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.