1 اثر از غزلیات بازمانده در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بازمانده در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار نشاط اصفهانی / دیوان اشعار نشاط اصفهانی / غزلیات بازمانده در دیوان اشعار

غزلیات بازمانده در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 وقت من خوش که اگر کوه و اگر صحرا بود بی وجودت نتوانم که دمی تنها بود

2 خاک ری خاصه شمیران که در آن موکب شاه نزهت افزای بهشتی ست که در دنیا بود

3 آسمان گو دگر اینسان بتمتع مخرام همه دانند قمر را نه بدان سیما بود

4 بوستان گو دگر اینگونه رعونت مفروش همه دانند صنوبر نه بدان بالا بود

1 بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم که گرانی کند و بگسلد این رشته زهم

2 ای نسیم سحر آهسته بر آن زلف گذر که زگستاخی تو سلسله ها خورد بهم

3 گر توانی رخش ای شام بپوشان در زلف ورنه با طلعت او شب نشود در عالم

4 باز وسواس خرد راه بدل جست ای عشق قدمی جانب ما غمزدگان نه ز کرم

1 دل بدام زلف مشکین است باز بسته ی آن موی پرچین است باز

2 حلقه های زلف در روی نگار زان دل رنجور غمگین است باز

3 میرود یار و بهمراهش رقیب یارب او را این چه آیین است باز

1 من عاشق و رند و می پرستم من بلهوسی هوا پرستم

2 این عربده ز ابلهی و خامی ست ای شیخ گمان مبر که مستم

3 ای دیده چرا نمی گذاری یک لحظه عنان دل بدستم

4 ای دل تو چرا نمی شکیبی رسوا تر از این مکن که هستم

1 گوشه ای از بهر آسایش بجز میخانه نیست چاره ی رنج دو عالم غیر یک پیمانه نیست

2 آنکه می بیند به بند عشق و پندم میدهد گر چه من دیوانه ام، پیداست کو فرزانه نیست

3 آشنا دیدش نشاط از بسکه با بیگانگان میخورد خون زین غم اکنون تا چرا بیگانه نیست

1 جهان را سیل اشکم گر کند ویرانه‌ای کمتر اگر من هم نباشم در جهان دیوانه‌ای کمتر

2 ز بس پیمانه پیمودی شکستی جمله پیمان‌ها نداری تاب ای پیمان‌شکن، پیمانه‌ای کمتر

3 غم دل با تو گر ناگفته ماند، افسانه‌ای کمتر اگر دل هم شود خون از غمت، ویرانه‌ای کمتر

1 هزار خم بچشیدند و سرنگون کردند که صاف عقل گزیدند و در جنون کردند

2 گمان شهد ز خوان فلک مدار نشاط که کاسه کاسه چشیدند و سرنگون کردند

3 ببین بدرگه شه کز درش بنات نبات صلای جود شنیدند و سر برون کردند

1 این همان دشت و من خسته همان نخجیرم که فکندی و گذشتی چو زدی با تیرم

2 بی‌تو ای دوست به من جای ملامت نبود که فزونست ز اندازه همی تقصیرم

3 پای تدبیر من از کعبه و از دیر برید تا کجا باز دگر سیر دهد تدبیرم

4 دور از کوی تو، بی‌سلسلهٔ موی تو، من کودک جمعه و دیوانهٔ بی‌زنجیرم

1 نیستی نیست عین هستی است بس بلندیها نهان در پستی است

2 جیش عقل و خیل خود بینی شکست وقت عیش و بیخودی و مستی است

3 عقده های زلف بگسستی زهم یا که این عهدی که با مابستی است

4 در ره او پی سپر بی پایی است دامن او در کف بی دستی است

آثار نشاط اصفهانی

1 اثر از غزلیات بازمانده در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بازمانده در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.