1 آن شه والای گرامی گهر واقف اسرار قضا و قدر
2 عالم تنزیل و کتاب کریم عارف تأویل کلام قدیم
3 مظهر اسرار الهی بود مظهر انوار کماهی بود
4 مرغ خرد طوطی بستان او روح قدس طفل دبستان او
1 ماییم قلندران معنی در لنگر خوش هوای دنیی
2 آسوده ز خیر و شر عالم آزاد ز جنت و جهنم
3 نی غصه نام و نی غم ننگ با خلق خدا نه صلح و نی جنگ
4 نی مال و نه زر نه گنج و نه سیم آسوده ز خوف و ایمن از بیم
1 ای بی خبر از حقیقت خویش! از غصه بیش و کم دلت ریش
2 دیوت زده راه و کرده عریان از کسوت عقل و دین و ایمان
3 در چنبر دیو کرده گردن مستغرق ما و غره من
4 مغرور حیات پنج روزه چون گوشه نشین به زهد و روزه
1 ز اندیشه در بحر حیرت غریق چو شیخی که گم کرده باشد طریق
2 سعادت نظر کرد در حال من برآمد ز گل پای اقبال من
3 ز بد فعلی سگ نباشد عجیب کز او گردد آزرده دل غریب
4 چو در طبع آتش فساد است و شر مجو خیر از او و صلاح، ای پسر!
1 تو روی ماه و خور فضل خدا بین که بست از فی و ضاد و لام آیین
2 ببین فضل خدا در صورت ماه بشو از فی و ضاد و لام آگاه
3 ز گوش و چشم و بینی گر بدانی کتاب جاودان نامه بخوانی
4 خوش است در چارده شب ماه دیدن در آن دم نفخه صوری دمیدن