2 اثر از ۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رشیدالدین میبدی / کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی / ۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار

۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی

این سوره الفرقان مکّی است مگر سه آیت که بمدینه فرو آمد بقول ابن عبّاس و قتاده: وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ تا آخر سه آیت. و این سوره سه هزار و هفتصد و سی و سه حرف است، و هشتصد و نود و دو کلمه و هفتاد و هفت آیت. و درین سوره دو آیت منسوخ است بآیت سیف بقول بعضی از مفسران یکی: وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً. دیگر آنست: وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً. و در فضیلت این سوره ابیّ کعب روایت کند از مصطفی (ص) قال: «من قرأ سورة الفرقان بعث یوم القیمة و هو مومن، انّ الساعة آتیة لا ریب فیها و انّ اللَّه یبعث من فی القبور و دخل الجنّة بغیر حساب». ,

قوله: تَبارَکَ ای تعالی و ارتفع و تکبر، قال الحسن: هو الذی تجی‌ء البرکة من قبله و البرکة هی الکثرة فی کل خیر. و قیل معناه دام و ثبت من لم یزل و لا یزال، و البروک الثبوت و منه البرکة لدوام الماء فیها و بقائه. معنی آنست که بزرگ است و بزرگوار، همیشه بود و هست و خواهد بود، لم یزل و لا یزال. تبارک لفظی است که جز اللَّه را نگویند و جز بلفظ ماضی استعمال نکنند. اذ لم یرد التوقیف. ,

الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی‌ عَبْدِهِ الفرقان هاهنا القرآن الفارق بین الحق و الباطل و الحلال و الحرام و الهدی و الضلال و الخطاء و الثواب، و هذا الاسم لا یختص بالقرآن فیجوز اطلاقه علی جمیع کتب اللَّه و قد سمی اللَّه التوریة فرقانا فی قوله: وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ، و کل شی‌ء فرّق بین شیئین فهو فرقان. مصدر جعل اسما، و یوم الفرقان هو یوم بدر فرق السیف فیه بین الحق و الباطل. و قوله: یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً معناه یبین لکم سبیلا و ینصرکم نصرا و یؤتکم فتحا یفرّق بین الحق و الباطل. ,

مفسّران گفتند عبد اینجا مصطفی (ص) است و فرقان قرآن و عالمین جن و انس که مصطفی (ص) بایشان مبعوث است. لیکون ضمیر عبد است، میگوید: بزرگوار است و با برکت و با عظمت آن خداوندی که قرآن فرو فرستاد بر بنده خویش محمد (ص)، جن و انس را آگاه کند از بعثت و نشور و عاقبت کار دنیا، و قیل: النذیر و المنذر المخبر بوقوع مکروه. و گفته‌اند لیکون ضمیر اللَّه است ای لیکون الذی نزّل الفرقان علی عبده، و هو اللَّه سبحانه للخلایق کلّها منذرا. و در وصف اللَّه منذر رواست که خود میگوید جل جلاله: إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ. جای دیگر گفت:نَّا أَنْذَرْناکُمْ عَذاباً قَرِیباً، و باین تأویل بلفظ عبد جنس بندگان خواهد یعنی جمله رسولهای وی، و بفرقان جمله کتابهای او خواهد. ,

قوله: تَبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً الآیه، پاکست و بزرگوار و با برکت خداوندی که آسمان بر بالای سر ما بقدرت معلّق بداشت و مرانرا به بروج و ستارگان بپاداشت و بنگاشت. سمکی که در جرمش فطور نه و در دورش فتور نه و در گردش قصور نه، سمکی عظیم بآن کثیفی بداشته بر هوای باین لطیفی، سمکی محروس، سقفی محفوظ در قبّه قدرت محبوس، یقول تعالی: وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً سمکی نهاده طبق بر طبق، آفریده و ساخته خداوند حق، برده از همه مقدّران مهندسان سبق، یقول تعالی: خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً آفریده بر این سقف شمسی و قمری، بهر منزل ایشان را گذری، در هر خانه ایشان را اثری، بهر روزن ایشان را نظری، بر میان قمر از سیاهی شرری، نیست او را از آن سیاهی ضرری، راست بخالی ماند بر روی نیکو پسری، و ازو بگوی: یا قمر من دوّرک و من نوّرک؟ و صوّرک و علی البروج کوّرک؟ ای ماه ترا که ماه کرد و این رنگ که داد و این خط که کشید؟ طرازت که بست؟ زلفت که گشاد؟ شب چارده نور که تمام کرد؟ باوّل که فزود؟ بآخر که کاست؟ این صنع که نمود و این قدرت که خواست؟ ای شمس در ذات بعیدی در نور قریبی، چون سر برآری عالم را چراغی، چون گرم گردی داغی، چون راست گردی میزانی، نه افزایی نه در نقصانی، چون فرو شوی مبشّر روزه دارانی، کرامت سلیمانی معجزه سیّد پیغامبرانی. ای زحل گران رو در فلک هفتمی هر روز نیم دقیقه روی، برجی بسی ماه گذاری، فلک بسی سال بری، وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ. ,

ای جوانمرد! نظاره کن اندر آن قبّه‌ای که بالای وی بروشنایی اجرام آبگینه‌ها روشن کنند. روا ندارد عقل که از آن یکی بی‌صانعی اندر محل خویش آرام گیرد. ,

پس این مواکب کواکب و این اختران ثواقب اندر مراتب فلک کی روا بود بی‌صنع قادری و بی‌جبر قاهری؟ ,

تَبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً. گفته‌اند مراد از این آسمان، آسمان قرآن است که جمله اهل ایمان در ظل بیان وی‌اند و اندر حمایت دولت وی. روزگار دین میگذرانند، هر سورتی چون برجی هر آیتی چون درجی، هر کلمه‌ای چون دقیقه‌ای، هر حرفی بر مثال ثوانی اندر آسمان مثانی، آنجا در عالم صور سبع مبانی است و اینجا در عالم سور سبع مثانی. چنان که در شب هر که چشم بر ستاره دارد راه زمین وی گم نشود، هر که اندر شب فتنه از بیم شک و شبهت چشم دل بر ستاره آیت قرآن دارد، راه دینش گم نشود. آن آسمان صورت بچشم سر همین بین تا راه قدم بر خاک گم نشود و این آسمان سورت بچشم سرّ همی بین تا راه همم بحضرت پاک گم نشود. ,

قوله تعالی: تَبارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً قال الحسن و مجاهد و قتادة: البروج هی النّجوم الکبار مثل الزهرة و سهیل و المشتری و السماک و العیوق و اشباهها، سمّیت بروجا لاستنارتها و حسنها وضوءها، و الأبرج الواسع ما بین الحاجبین، و قال عطیة بن العوفی بروجا ای قصورا فی السّماء فیها الحرس من الملائکة، دلیله قوله: وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ. و قیل المراد بها قصور الجنّة و قال ابن عباس هی البروج المعروفة الّتی هی منازل الکواکب السّبعة السّیّارة و هی اثنا عشر بروجا: الحمل و الثور و الجوزاء و السرطان و الاسد و السنبله و المیزان و العقرب و القوس و الجدی و الدلو و الحوت. فالحمل و العقرب بیتا المریخ، و الثور و المیزان بیتا الزهرة، و الجوزاء و السنبلة بیتا عطارد، و السرطان بیت القمر و الاسد بیت الشمس، و القوس و الحوت بیتا المشتری و الجدی و الدلو بیتا زحل، و هذه البروج مقسومة علی الطبائع الاربع، فیکون نصیب کل واحد منها ثلاثة بروج تسمّی المثلثات: فالحمل و الاسد و القوس مثلّثة ناریّة، و الثور و السنبلة و الجدی مثلّثة ارضیّة، و الجوزاء و المیزان و الدلو مثلّثة هوائیّة، و السرطان و العقرب و الحوت مثلّثة مائیّة، وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً، یعنی الشمس کما قال: وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً، و قرأ حمزة و الکسائی سرجا بالجمع یعنی النّجوم العظام وَ قَمَراً مُنِیراً، القمر قد دخل فی السّرج علی قراءة من قرأ بالجمع، غیر انّه خصّه بالذّکر لنوع فضیلة، کما قال: فِیهِما فاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ، خص النّخل و الرمان بالذکر مع دخولهما فی الفاکهة، و الهلال بعد ثلث قمر لابیضاض الارض به و لا قمر الأبیض. ,

وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً، الخلفة مصدر بمعنی الاختلاف، ای مختلفین الی الخلق، یجی‌ء هذا حینا و هذا حینا، و قیل خلفة ای مختلفین فی اللون احدهما ابیض و الآخر اسود. و قال ابن عباس و الحسن و قتادة: یعنی خلفا و عوضا یقوم احدهما مقام صاحبه، فمن فاته عمله فی احدهما قضاه فی الآخر فیکون فیه توسعة علی العباد فی نوافل العبادات و الطاعات. ,

قال شقیق بن سلمة: جاء رجل الی عمر بن الخطاب و قال: فاتتنی الصلاة اللّیلة. ,

قال: ادرک ما فاتک من لیلتک فی نهارک، فانّ اللَّه عز و جل جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ. و قال ابن زید: یعنی یخلف احدهما صاحبه، اذا ذهب احدهما جاء الآخر، فهما یتعاقبان فی الضّیاء و الظلام و الزیادة و النقصان، یدل علیه قول زهیر: ,

آثار رشیدالدین میبدی

2 اثر از ۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۲۵- سورة الفرقان- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.