هجران تو این شهره صنم از مسعود سعد سلمان مسمط 1
1. هجران تو این شهره صنم باد خزانست
کاین روی من از هجر تو چون برگ رزانست
...
1. هجران تو این شهره صنم باد خزانست
کاین روی من از هجر تو چون برگ رزانست
...
1. پرستاره ست از شکوفه باغ برخیز ای چو حور
باده چون شمس کن در جام های چون بلور
...
1. روی بهار تازه همه پرنگار بین
خیز ای نگار و می ده و روی نگار بین
...
1. لشگر ماه صیام روی به رفتن نهاد
عید فرو کوفت کوس رایت خود برگشاد
...