1 دارنده چو ترکیبِ طِبایع آراست، از بهرِ چه اوفْکَنْدَش اندر کموکاست؟
2 گر نیک آمد، شکستن از بهرِ چه بود؟ ور نیک نیامد این صُوَر، عیب کراست؟
1 آنان که محیطِ فضل و آداب شدند، در جمعِ کمال شمعِ اَصحاب شدند،
2 رَه زین شبِ تاریک نبردند به روز، گفتند فسانهای و در خواب شدند.
1 * آنان که ز پیش رفتهاند ای ساقی، در خاکِ غرور خفتهاند ای ساقی،
2 رو باده خور و حقیقت از من بشنو: باد است هر آنچه گفتهاند ای ساقی.
1 * آن بیخبران که دُرِّ معنی سُفتند، در چرخ به انواعْ سخنها گفتند؛
2 آگه چو نگشتند بر اَسرارِ جهان، اول زَنَخی زدند و آخر خفتند!
1 گاوی است بر آسمان قَرینِ پروین، گاوی است دگر نهفته در زیر زمین؛
2 گر بینایی، چشمِ حقیقت بگشا: زیر و زَبَرِ دو گاو مشتی خر بین.