1 نیست در راه صداقت چپ و راست نیست در دین صداقت کم و کاست
2 نقطه ای گر ز صداقت پاشد آن صد آفت نه صداقت باشد
1 گفت دانایی چو پرسیدم که قلب العبد این از سر بینش که قلب العبد بین الاصبعین
1 بر حاشیه لوح جمال تو قلم حرفی دو ز مشک سوده کرده ست رقم
2 هوش من ازان دو حرف مدهوش شده ست مدهوش تو را ز رفتن هوش چه غم
1 هرکس که ازین جهان دلگیر بجست از ننگ وزیر و منت میر برست