آثار جامی

صفحه 2 از 2
2 اثر از خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / دیوان اشعار جامی / خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار

خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار جامی

1 آن که بودی آفتاب آسا جهان پر نور ازو روز شادی بر جهانی شد شب غم دور ازو

2 بود عالم چون تن و او جان چو جان از تن برفت بعد ازین تن را چه امکان زیستن مهجور ازو

3 گرچه شد از فرقت او عالم صورت خراب ماند وقت اهل معنی جاودان معمور ازو

4 در قباب عزتش هر چند پنهان داشتند صد کرامت بین به هر شهری کنون مشهور ازو

1 کو در ادراک حقایق نکته دانیهای او در بیان نکته ها شیرین زبانیهای او

2 همت او گنج کنت کنز را مفتاح بود بود ازان گنج این همه گوهر فشانیهای او

3 بود شاه فقر لیک اصحاب را می داشت پاس از خطور غیر بر دل پاسبانیهای او

4 در طریقت بود سلطان وز دل ارباب فقر گامهای نفس راندن کامرانیهای او

1 نیست باران این که می بارد ز ابر نوبهار گوییا افلاکیان بر خاکیانند اشکبار

2 زین مصیبت کاوفتاد اهل زمین را می سزد گر بگرید آسمان بر حال ایشان زار زار

3 این همه خون کز دل پر داغ ما بر خاک ریخت جای آن دارد که گل چون لاله روید داغدار

4 کرده است این غم سرایت در همه مرغان باغ بر چمن بگذر که تا در نوحه بینی صد هزار

1 شد بساط خرمی طی در جهان زین واقعه زیر و بالا شد زمین و آسمان زین واقعه

2 نیست شبها بر کنار آسمان رنگ شفق خون همی آید ز چشم روشنان زین واقعه

3 بود پنهان فتنه پیدا ایمنی دردا که شد آن نهان پیدا و این پیدا نهان زین واقعه

4 داده بود او گرگ را خوی شبانان دور نیست گر کند اندیشه گرگی شبان زین واقعه

1 ماتم او رخنه در سور سمرقند اوفکند گویی امروز از بخارا رفت شاه نقشبند

2 از سمرقند و بخارا بس که سیل اشک رفت کشتی خوارزمیان را رخنه در جیحون فکند

3 دود این آتش همه اطراف ترکستان گرفت شد جهان تاریک بر بادام چشمان خجند

4 اهل ترمذ هر حصاری کز صبوری داشتند موج زد این سیل اندوه آن حصار از بیخ کند

1 به بوستان ولایت کهن درخت بلند که عمرها به سر اهل فقر سایه فکند

2 چو شاخ سدره نه در سربلندیش همتا چو باغ روضه نه در میوه بخشیش مانند

3 فروغ آن به فیوض کرم گرانمایه اصول آن به صفات قدم قوی پیوند

4 به بذل میوه غذای هزار روزیخواه به بسط سایه پناه هزار حاجتمند

1 به هشتصد و نود و پنج در شب شنبه که بود سلخ مه فوت احمد مرسل

2 کشید خواجه دنیا و دین عبیدالله شراب صافی عیش ابد ز جام اجل

3 قرارگاه دلش باد در مدارج قرب معارج درجات و مشاهد کمل

آثار جامی

2 اثر از خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - قصاید در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.