1 ماه معین چیست خاک پای محمد حبل متین ربقه ولای محمد
2 خلقت عالم برای نفع بشر شد خلقت نوع بشر برای محمد
3 سوده همه قدسیان جبین ارادت بر ته نعلین عرش سای محمد
4 عروه وثقی بس است دین و دول را ریشه ای از گوشه ردای محمد
1 صبحدم باده شبانه زدیم ساغر عیش جاودانه زدیم
2 گر چه خم گشت قد ما چو کمان تیر اقبال بر نشانه زدیم
3 جانب ما زمانه کج نگریست خاک در دیده زمانه زدیم
4 کشتی عقل و وهم بشکستیم غوطه در بحر بیکرانه زدیم
1 ای به روی تو چشم جان روشن وز فروغ رخت جهان روشن
2 رخ به راه تو سوده مه که چنین تابد از اوج آسمان روشن
3 هر شب از شعله های آتش دل همچو شمعم شود زبان روشن
4 دیده بخت مقبلان نشود جز بدان خاک آستان روشن
1 ای روی تو ماه عالم آرای چون ماه ز پرده روی بنمای
2 چون طره تو شکسته حالیم بر حال شکستگان ببخشای
3 گفتی سخنی و لب گزیدی طوطی نبود چنین شکرخای
4 خال تو بلای جان بسنده ست بر لب خط عنبرین میفزای