از رنگ رخ تو گل به رنگ آوردیم از ملک خاتون رباعی 254
1. از رنگ رخ تو گل به رنگ آوردیم
وز قد تو سرو را به تنگ آوردیم
1. از رنگ رخ تو گل به رنگ آوردیم
وز قد تو سرو را به تنگ آوردیم
1. از سر زلفش دلم سودا گرفت
وز دو لعلش آتشی در ما گرفت
1. گل گفت به خنده صبحدم با بلبل
تا کی بود از تو در جهان این غلغل
1. چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آری
ز روزگار وصال و ز عهد دلداری
جهان ملک خاتون یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 8 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای جهان ملک خاتون معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: جَهانْمَلِک خاتون دختر جلال الدین مسعودشاه اینجو بنیانگذار فرمانروایی اینجو در فارس (زادهٔ پیش از ۷۲۴ هجری قمری در شیراز، درگذشته بین ۷۸۴ تا ۷۹۵ هجری قمری)شاهدخت و بانوی شاعر ایرانی است که در نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری میزیست. او همدوره با حافظ و عبید زاکانی بود و با عبید زاکانی مشاعره و رودررویی داشته است. وی از نظر کمیت ابیات، بیش از هر شاعر زن دیگری در تاریخ ادبیات ایران تا قرن حاضر شعر سروده است. اشعار او به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی ترجمه شدهاند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار جهان ملک خاتون را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.