مسلمانان نه صبر از جان توان کرد از ملک خاتون غزل 470
1. مسلمانان نه صبر از جان توان کرد
نه درد عشق را درمان توان کرد
1. مسلمانان نه صبر از جان توان کرد
نه درد عشق را درمان توان کرد
1. منم کاندر جهان یاری ندارم
بجز هجران تو کاری ندارم
1. اگرچه یاد نیاید به سالها ز منش
هزار جان گرامی فدای جان و تنش
1. در هجر خودم نعره زنان می دارد
خوناب ز دیده ام روان می دارد
جهان ملک خاتون یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 8 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای جهان ملک خاتون معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: جَهانْمَلِک خاتون دختر جلال الدین مسعودشاه اینجو بنیانگذار فرمانروایی اینجو در فارس (زادهٔ پیش از ۷۲۴ هجری قمری در شیراز، درگذشته بین ۷۸۴ تا ۷۹۵ هجری قمری)شاهدخت و بانوی شاعر ایرانی است که در نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجری میزیست. او همدوره با حافظ و عبید زاکانی بود و با عبید زاکانی مشاعره و رودررویی داشته است. وی از نظر کمیت ابیات، بیش از هر شاعر زن دیگری در تاریخ ادبیات ایران تا قرن حاضر شعر سروده است. اشعار او به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی ترجمه شدهاند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار جهان ملک خاتون را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.