اختلاف است میان مشایخ و محققان اندر سماع. ,
گروهی گفتند که: «سماع آلت غیبت است» و دلیل آوردند که: «اندر مشاهدت، سماع محال باشد؛ که دوست اندر محل وصل دوست، اندر حال نظر بدو، مستغنی بود از سماع؛ از آنچه سماع خبر را بود و خبر اندر محل عیان دوری و حجاب و مشغولی باشد. پس آن آلت مبتدیان باشد تا از پراکندگیهای غفلت بدان مجتمع شوند پس لامحاله مجتمع بدان پراکنده شود.» ,
و گروهی گفتند: «سماع آلت حضور است؛ از آنچه محبت کلیت خواهد، تا کلِّ محب به محبوب مستغرق نشود وی اندر محبت ناقص بود. پس چنانکه دل را اندر محل وصل نصیب محبت است و سر را مشاهدت و روح را وصلت و تن را خدمت، باید تا گوش را نیز نصیبی بود؛ چنانکه چشم را رؤیت.» سخت نیکو گفت شاعر در محل هزل: ,
4 ألا فَاسْقِنی خَمْراً وقُلْ لی هِیَ الخَمْرُ وَلا تَسْقِنی سِرّاً إذا أمْکَنَ الْجَهْرُ