کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن بر زده از جغتایی غزل 358
1. کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن بر زده
جامه گلگون کرده و آتش بعالم در زده
1. کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن بر زده
جامه گلگون کرده و آتش بعالم در زده
1. روز دیگر که آفتاب منیر
همه روی زمین گرفت به زیر
1. روزی از روزهای فصل بهار
که تفاوت نداشت لیل و نهار
1. تیر و کمان گرفتهای، سوی شکار میروی
صید تواند عالمی، بهر چه کار میروی؟
هلالی جغتایی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 10 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای هلالی جغتایی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: بدرالدین هلالی استرآبادی از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است که اصالتاً از ترکان جغتایی است. او در هرات متولد شده است و از ملازمان امیر علیشیر نوایی بوده است. شهرت او در غزل است و مثنویهای شاه و درویش (شاه و گدا)، صفاتالعاشقین و لیلی و مجنون او نیز معروف است. امیر عبیدالله خان ازبک او را به جهت کینهٔ شخصی به تشیع متهم کرد و به قتل رسانید (این که او به راستی شیعه بوده یا نه را از روی اشعارش نمیتوان استخراج کرد چرا که وی در آثارش گاه از خلفای راشدین و گاه از ائمهٔ شیعه نام برده و چنان مینماید که به مقتضای زمان به این سو و آن سو متمایل میشده است). مشهور است که سیفالله نامی در قتل او ساعی بود و از این جهت سال مرگ وی را به ابجد با عبارت «سیفالله کشت» (معادل ۹۳۶ هجری قمری) ضبط کردهاند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار هلالی جغتایی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.