یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی! از جغتایی غزل 402
              1. یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی! 
              گه گهی با عاشق خود یار بودی کاشکی! 
            
 
    
              1. یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی! 
              گه گهی با عاشق خود یار بودی کاشکی! 
            
              1. روز دیگر که آفتاب منیر 
              همه روی زمین گرفت به زیر 
            
              1. ای که در عاشقکشی هر لحظه صد خون میکنی 
              آه! اگر عاشق نماند بعد ازین چون میکنی؟ 
            
              1. ای صد هزار چون من خاک در سرایی 
              کز وی برون خرامد مثل تو دلربایی 
            
هلالی جغتایی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 10 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای هلالی جغتایی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: بدرالدین هلالی استرآبادی از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است که اصالتاً از ترکان جغتایی است. او در هرات متولد شده است و از ملازمان امیر علیشیر نوایی بوده است. شهرت او در غزل است و مثنویهای شاه و درویش (شاه و گدا)، صفاتالعاشقین و لیلی و مجنون او نیز معروف است. امیر عبیدالله خان ازبک او را به جهت کینهٔ شخصی به تشیع متهم کرد و به قتل رسانید (این که او به راستی شیعه بوده یا نه را از روی اشعارش نمیتوان استخراج کرد چرا که وی در آثارش گاه از خلفای راشدین و گاه از ائمهٔ شیعه نام برده و چنان مینماید که به مقتضای زمان به این سو و آن سو متمایل میشده است). مشهور است که سیفالله نامی در قتل او ساعی بود و از این جهت سال مرگ وی را به ابجد با عبارت «سیفالله کشت» (معادل ۹۳۶ هجری قمری) ضبط کردهاند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار هلالی جغتایی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.