1 بیار وعده خلافم گر اتفاق افتاد نخست گوشزدش این پیام خواهم کرد
2 که تا کیم به فسون گویی آنچه میخواهی به صبح اگرچه نکردم به شام خواهم کرد
3 خدا گواست که گر آنچه گرفتهام نکنی ز حرف تلخ تو را تلخکام خواهم کرد
4 ز هزل شربت زهرت به کام خواهم ریخت ز هجو جرعهٔ خونت به کام خواهم کرد
1 با حریفی که بیسبب دارد سر آزار من بگو زنهار
2 گرچه از حکه در تعب باشی ... خر را به ... خویش مخار
3 هان و هان راه خویش گیر و برو به دم مار خفته پا مگذار