نه در فراق توام طاقت از مجد همگر دیوان اشعار 1
1. نه در فراق توام طاقت شکیبائیست
نه در وصال توام ایمنی ز شیدائیست
...
1. نه در فراق توام طاقت شکیبائیست
نه در وصال توام ایمنی ز شیدائیست
...
1. مرا جان سوخت از غم ترا دامن نمیسوزد
مرا دل خون شد و یک دم دلت بر من نمیسوزد
...
1. که گفت پرده بر افکن ز روی مرد افکن
که شد بریده ترنج و کف جهان از زن
...
1. شب تا به سحر منم بدین درد
نالان نالان چو ناتوانان
...