آثار مجد همگر

صفحه 1 از 1
1 اثر از ترکیبات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترکیبات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.

ترکیبات در دیوان اشعار مجد همگر

1 وقت آنست که گلبن تر و خندان گردد گریه ابر همه زیور بستان گردد

2 شکل اوراق بر اشجار چو خنجر باشد صورت غنچه سیراب چو پیکان گردد

3 قطره ای کابر درافشان به بحار افشاند باز در کام صدف در درافشان گردد

4 باد آئین دم عیسی مریم گیرد تا شکوفه چو کف موسی عمران گردد

1 از رخت لاله در نظر روید وز غمت خار در جگر روید

2 قدت ار سایه بر زمین فکند خشک و تر سرو غاتفر روید

3 ور فتد آب لعل تو بر خاک بوم و بر جمله نیشکر روید

4 لفظ چون شکرت اگر شنود صخره حالی نبات بر روید

1 دل در برم نشانه تیر ملامت است تن در بلا و جانم اسیر غرامت است

2 در عشق کام و ناز و ملامت به هم بود ما را ز عشق بهره سراسر ملامت است

3 عشق آن بود که دل برد و قوت جان دهد وان نیز همرهیست که دور از سلامت است

4 عشق تو صبر و جان و دل و دین من ببرد این عشق نیست ضورت روز قیامت است

1 وقت طرب رسید که مشاطه بهار آراست نوعروس چمن را به صد نگار

2 گلگونه زد ز لاله رخ باغ و راغ را وز سبزه وسمه کرد بر ابروی جویبار

3 جعد بنفشه را به بخوری نسیم داد کز رشک خون گرفت دل نافه تتار

4 سر هفت کرده غنچه رعنا ز حجله باز آمد به عرصه گاه ریاحین عروس وار

1 دلم نهان شد و شد عافیت نهان از دل هلاک جان من آمد دلم فغان از دل

2 به چین زلف تو در مدتیست تا گم شد دهان تنگ توام می دهد نشان از دل

3 فروشد از پی تو دم به درد و رفت به غم برآمد از غم تو دل ز جان و جان از دل

4 چه طعنه بود که بر دل نیامد آن از من چه جور ماند که بر من نیامد آن از دل

1 چه افتری چه محال است این دروغ گفت که شد فرشته عرشی و فرش خاکی جفت

2 هزار گنج معانی شد آشکار گر او ز روی صورت در کنج خاک رخ بنهفت

3 ز منبع حکم الماس نطق دربارش ز بس که از ره تحقیق در معنی سفت

4 ز مسند شرف الفاظ گوهرافشانش ز بس که از سر تدقیق سر حکمت گفت

1 گردیده بودی ماه را بر شاه خون بگریستی بر تاج و تخت سرنگون چرخ نگون بگریستی

2 از حسرت جان و تنش وز درد و سوز و شیونش گر زنده ماندی دشمنش از ما فزون بگریستی

3 گرداندی آن تاجور کآمد بدینسان از سفر بر چار حد تخت زر از حد برون بگریستی

4 دیار دیدی خانه را وآتش زده کاشانه را بر خاک سر دردانه را یارب که چون بگریستی

1 ای دل آسایش ازین کلبه احزان مطلب گوهر خوشدلی از کیسه دوران مطلب

2 ناف آهو ز دم شرزه انجر منیوش نوشدارو ز فم افعی ثعبان مطلب

3 اختر بیهده رو را ره و هنجار مپرس گنبد بی سروبن را سروسامان مطلب

4 دل گداز است فلک زو دل خوش چشم مدار جان ربایست جهان زو مدد جان مطلب

1 ای که بر آینه از رخ صورت جان کرده‌ای آب را از رخ محل صورت آسان کرده‌ای

2 خویشتن بینی مگر ای یار کاندر آینه خویشتن‌بین گشته‌ای تا صورت جان کرده‌ای

3 چون نمی‌یارد کسی گل چیدن از رخسار تو پس برای زینت خویش آن گلستان کرده‌ای

4 معجز است این نی که سحری آشکار آورده‌ای کاندر آن صد سامری را بیش حیران کرده‌ای

آثار مجد همگر

1 اثر از ترکیبات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترکیبات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.