ز جان بیزارم از دست دل خویش از غبار همدانی غزل 47
1. ز جان بیزارم از دست دل خویش
خدایا با که گویم مشکل خویش
1. ز جان بیزارم از دست دل خویش
خدایا با که گویم مشکل خویش
1. ز آشیان مرغ دلم کاش کناری بکند
بو که آن سلسله مو میل شکاری بکند
1. تو را بر سر از فقر افسر نباشد
گرت خاک میخانه بر سر نباشد
1. ز جورت بس که شبها ناله چون مرغ سحر کردم
ز بیداد تو مرغان سحر را با خبر کردم
غبار همدانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 13 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای غبار همدانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: سید حسین رضوی معروف به غبار همدانی (زادهٔ ۱۲۷۰ یا ۱۲۶۵ قمری در همدان - درگذشتهٔ ۱۳۲۲ قمری) شاعر همدانی است. وی از دومان حاج سید صادق امام جمعهٔ همدان و از سادات کبابى آن دیار بود. وى در همدان قدم به عرصه هستى نهاد. علوم ادبى و عربى را در زاگاهش فراگرفت و با استعداد سرشار و هوش و ذکاوت فوقالعادهاى که داشت در تحصیل دانش، پیشرفت چشمگیرى از خود نشان داد و در شمار استادان بنام شعر و ادب همدان قرار گرفت. غبار چندى در طریق عرفان قدم گذشت و به سیر و سلوک در این رهگذر عمر صرف کرد. دیوان شعر غبار با این که بیش از هزار بیت نیست، اما مکرر در همدان و اصفهان و تهران طبع و نشر گردیده است. وى در همدان درگذشت و پیکرش را به قم منتقل کرده در صحن حضرت معصومه (س) به خاک سپردند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار غبار همدانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.