برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره از غبار همدانی غزل 5
1. برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب
قلندرانه کنم خرقه رهن بادۀ ناب
1. برآن سرم که چو گُل برکشد زچهره نقاب
قلندرانه کنم خرقه رهن بادۀ ناب
1. امروز اگر به سنگی مینای جان توان زد
فردا ز خُمّ هستی رطل گران توان زد
1. گریزی نیست از کوی تو ای دوست
چسان برگردم از کوی تو ای دوست
1. به دریا خویش را تا لا نبینی
به دامان لولوء لالا نبینی
غبار همدانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 13 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای غبار همدانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: سید حسین رضوی معروف به غبار همدانی (زادهٔ ۱۲۷۰ یا ۱۲۶۵ قمری در همدان - درگذشتهٔ ۱۳۲۲ قمری) شاعر همدانی است. وی از دومان حاج سید صادق امام جمعهٔ همدان و از سادات کبابى آن دیار بود. وى در همدان قدم به عرصه هستى نهاد. علوم ادبى و عربى را در زاگاهش فراگرفت و با استعداد سرشار و هوش و ذکاوت فوقالعادهاى که داشت در تحصیل دانش، پیشرفت چشمگیرى از خود نشان داد و در شمار استادان بنام شعر و ادب همدان قرار گرفت. غبار چندى در طریق عرفان قدم گذشت و به سیر و سلوک در این رهگذر عمر صرف کرد. دیوان شعر غبار با این که بیش از هزار بیت نیست، اما مکرر در همدان و اصفهان و تهران طبع و نشر گردیده است. وى در همدان درگذشت و پیکرش را به قم منتقل کرده در صحن حضرت معصومه (س) به خاک سپردند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار غبار همدانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.