چو بشنید ماهوی از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 12
1. چو بشنید ماهوی بیدادگر
سخنها کجا گفت او را پسر
...
1. چو بشنید ماهوی بیدادگر
سخنها کجا گفت او را پسر
...
1. چنین دادخوانیم بر یزدگرد
وگرکینه خوانیم ازین هفت گرد
...
1. کس آمد به ماهوی سوری بگفت
که شاه جهان گشت با خاک جفت
...
1. چنین تا به بیژن رسید آگهی
که ماهوی بگرفت تخت مهی
...
1. چو بیژن سپه را همه راست کرد
به ایرانیان برکمین خواست کرد
...
1. چو بگذشت سال ازبرم شست و پنج
فزون کردم اندیشهٔ درد و رنج
...