1 چو بنشست بر گاه شاه اردشیر بیاراست آن تخت شاپور پیر
2 کمر بست و ایرانیان را بخواند بر پایهٔ تخت زرین نشاند
3 چنین گفت کز دور چرخ بلند نخواهم که باشد کسی را گزند
4 جهان گر شود رام با کام من ببینند تیزی و آرام من
1 چو بنشست بر گاه شاه اردشیر بیاراست آن تخت شاپور پیر
2 کمر بست و ایرانیان را بخواند بر پایهٔ تخت زرین نشاند
3 چنین گفت کز دور چرخ بلند نخواهم که باشد کسی را گزند
4 جهان گر شود رام با کام من ببینند تیزی و آرام من