یکی مرد بود از از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 13
1. یکی مرد بود از نژاد سران
هم از تخمهٔ نامور قیصران
...
1. یکی مرد بود از نژاد سران
هم از تخمهٔ نامور قیصران
...
1. برانوش چون پاسخ نامه دید
ز شادی دل پاکتن بردمید
...
1. ز شاهیش بگذشت پنجاه سال
که اندر زمانه نبودش همال
...
1. ز شاپور زانگونه شد روزگار
که در باغ با گل ندیدند خار
...