به شاهی نشست از از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 1
1. به شاهی نشست از برش کیقباد
همان تاج گوهر به سر برنهاد
...
1. به شاهی نشست از برش کیقباد
همان تاج گوهر به سر برنهاد
...
1. چو رستم بدید آنک قارن چه کرد
چهگونه بود ساز ننگ و نبرد
...
1. برفت از لب رود نزد پشنگ
زبان پر ز گفتار و کوتاه چنگ
...
1. سپهدار ترکان دو دیده پرآب
شگفتی فرو ماند ز افراسیاب
...
1. وزانجا سوی پارس اندر کشید
که در پارس بد گنجها را کلید
...