1 هر دم از انجمن دهر جفایی دگر است هر یک از انجم او داغ بلایی دگر است
2 روز و شب را که کبود است و سیه جامه درو شب عزایی دگر و روز عزایی دگر است
3 بلکه هر لحظه عزائیست که از دشت عدم هر دم از خیل اجل گرد فنایی دگر است
4 هست ماتمکده ای دهر که از هر طرفش دود آهی دگر و ناله و وایی دگر است